*

درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت بی عرضه گی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خدا میدانند

دیگه حالم از هرچی پروپوزاله بهم میخوره

ادما

اون بیرون ادم های زیادی هستند که بهت خواهند گفت تو نمیتونی 

کاری که تو باید انجام بدی اینه که برگردی و بگی : بشین و تماشا کن

خدایا...

خواستم بگویم تنهایم ،

اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد ؛

چه کسی بهتر از تو ...؟