آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی ؟
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
یاد مطلبی از دکتر شریعتی افتادم
اگر تنهاترین تنهایان شوم باز خدا با من است
...
سلام وبلاگ زیبایی دارید همینجوری در وب گردی دیدم و فضولی کرده و خوندم
همیشه امید است مگر اینکه شیطان غالب شود
در پناه حق باشید./
کمال
سلام .
ممنون که بهم سر زدی خوشحال شدم .
نظر به جا و زیبایی بود
موفق باشی .
واقعا
درود
زیبا بود
مرسی
سلام قائزه خوبی چندروزی بود که به وبلاگم سر نمیزدی من نگران شدم که نکونه اتفاقی باست افتاده که بهم سر نمیزینی
فائزه اگر وقط یا فرسط کردی به ما هم سر بزن خوشحالمون میکنی
سلام . چند روز بود اینترنت خوابگاه قطع بود نمی تونستم کانکت شم . سعی می کنم تو اولین فرصت بهت سر بزنم . موفق باشی